آواآوا، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره
آنا آنا ، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

ღ دل نوشته ها ღ

مروری بر آلبوم پرنیا گلی عمه .. به بهانه سومین سال تولدش ..

1391/3/17 1:19
نویسنده : نرگس
1,394 بازدید
اشتراک گذاری

پرنیا 5 خرداد 1388 تو بیمارستان پیامبران به دنیا اومد با وزن 3 کیلو 250 گرم قدش فکر کنم 50 بود .. چقدر توپولی و لب گلی بود خداااااااا .. هزار تا بوسسسسسسس ..

حتما به ادامه مطلب سری بزنید ..

پدر داوودی که اولین لحظه ای که تو بیمارستان دیدمش قیافش یادم نمیره که خیلی راحت میشد خوشحالی رو تو چشماش دید .. زودی عکس پرنیارو نشون داد که وقتی از اتاق عمل آوردنش بیرون و نشونش دادن گرفته بود .. میگفت از صدای گریش گفته بوده که این صدای پرنیاست ..

این عکس بالا پرنیا رفته بود خونه مادریش ( مامان مامان سولماز ) من و مامان فاطمه هم که دلمون تنگ شده بود رفتیم اونجا .. اینجا پرنیا 5 یا 6 روزشه ..

این عکس پایین وقتیه که بعد یه مدت طولانی که پرنیا کنار ما بود و ما هم کلی بهش عادت کرده بودیم داشت میرفت خونشون .. اون موقع من نامزد بودم و خونه بودم و خیلی ناراحت بودم از اینکه دلم براش تنگ میشد ..

این عکسو ببینید تو رو خدا مثل پسرا افتاده .. عزیز دلمممممممممم ..

تو این عکس اولین باریه که سولماز چیزی به غیر از شیر به پرنیا داد .. گوشت هم به خاطر اینکه لثش میخوارید و پرنیا هم میکشید به لثش ..

تو عکس پایین از فلش دوربین چشماشو چجوری کرده .. عزیزمییییییییییییییی ..

تو عکس پایین چقدر مثبت شدههههههههه .. الهی فداش ..

این عکس پایین خونه ی داییه منه که دور از چشم مامانش زندایی داره پرتقال میده به پرنیا ..

عکس پایین هم تو عروسیه عمه نرگسشه ..

این عکسیه که تو ماسوله من و پرنیا لباس محلی پوشیدیم وعکس گرفتیم .. پرنیا اونجا انقدر شیرین کاری کرد که همه وایساده بودن و از پرنیا عکس میگرفتن ..

این عکس پایین هم قلعه رودخانه که من و مامان فاطمه و پرنیا نرفتیم بالا و موندیم تو آلاچیق پایین جنگل .. قربون تمرکز کردنت بشم ..

تو عکس پایین پرنیا مریض شده بود و خونه مامان فاطمه مونده بود و بازم از فلش دوربین چشماشو بسته ..

حالا دیگه دخترمون واسه خودش خانومی شده .. جیگر عمش شده ..

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (24)

مامان آرینا موفرفری
30 اردیبهشت 91 20:26
پرنیا جون تولدت پیشاپیش مبارک. نرگس جون چرا باز نشد؟؟؟؟؟
مامان آرینا موفرفری
30 اردیبهشت 91 20:26
خصوصی
عروسکم پرنیا
30 اردیبهشت 91 22:32
الهی واقعا ممنونم .واقعا لذت بردم وروحیه ام شاد شد .انشاالهعکس های کوچولوت رو بذاری باهم لذت ببریم
مامان نفس طلایی
30 اردیبهشت 91 23:31
ای جونم هزار ماشالله
مریم مامان نخودچی
31 اردیبهشت 91 6:48
نسترن
31 اردیبهشت 91 9:13
مامان محیا
31 اردیبهشت 91 10:17
جیگرشو.. از همون بچگی انگشت میمکید..
میرزا کوچک خان
31 اردیبهشت 91 10:45
چقد شبیه عمه اشه! ماشاالله!
سارا 91
31 اردیبهشت 91 11:53
سلام نرگس جونم خوبي عزيزممممممم ؟ قربونت برم من كه هميشه با نظرات منو خوشحال ميكني چند بار اومدم وبلاگتو ديدم ولي شرمنده كه نظر ندادم عزيزم اگه رمزتو بدي قول ميدم هميشه بهت سر بزنم عزيزم بازم ممنونم ازت و اميدوارم كه خدا يه ني نيههههههههههههههه صحيح و سالمممممممم و جيگر طلا بهت هديه بده و دلتو شاد كنه يه ني نيه جيگر مثل پرنيا جونننننننننننت بازمممممممممممم ممنونمممممممممم دوست دارم بوس بوسسسسسسس
مامان بهی
31 اردیبهشت 91 15:02
ای ول به این عمه مهربونننن خوش بحال پرینا با این عمه ای که داره
فاطمه سادات
31 اردیبهشت 91 16:02
چه بامزه س
مام پارسا
31 اردیبهشت 91 19:10
الهههههههههههههههههههههههی.ماشالله به این دخمل ناز.خدا براتون نگشه داره
مام پارسا
31 اردیبهشت 91 19:10
خانوم گل همین الان آپ کردم.بدو بیا پیشم.
نایسل
31 اردیبهشت 91 21:07
اخی تولدششش مبارککک چقدر دنیا اومده عکسش رو دوست دارم وایییی
مامان پرنسس کوچولو
31 اردیبهشت 91 21:28
سلام عزیزم من اگه خواستم شما رو لینک کنم باید چیکار کنم می شه برام بفرستی
بهـــــــــــــار
31 اردیبهشت 91 23:07
سلام نرگسی پس حسابی تمیز کاری کردی گلم مبارک باشه تولد این دخمل نازم پیشاپیش مبارک باشه
مامان کوروش ( زهره )
1 خرداد 91 1:56
ای جون بر اساس شواهد روز به روز بهتر از دیروز شده پرنیا جونی. خدا حفظش کنه این عروسک کوچولو رو
شیرین
1 خرداد 91 4:09
ماشالله چه دختر نازی بووووووووووووووووووس ایشالله عکسای نی نی خودتو بزاری
ilijoon
1 خرداد 91 9:01
چه عكس هاي قشنگي كلي ذوق كردم چقده نازه اين پرنيا جون
♥●•٠·˙ღ✿عارفه♥●•٠·˙ღ✿
1 خرداد 91 14:34
وااااااااااااااااااااااااااای خیلی ناز بود ماشالله
الهام مادر اينده
2 خرداد 91 10:29
عمه شدن لذت عجيبيه من واسه برادر زاده ام هلن جونمو ميدم . الهي پرنيا هميشه تندرست و سالم باشه
مریم مامان امیررضا
4 خرداد 91 7:06
وای چه خوشگل بود عکسا .. دلم برای برادر زادم تنگ شد... خدا همیشه سالم و شاد نگهش داره تولدشم مبـــــــــــــــــــــــــــــــارک
مامان تنها
6 خرداد 91 4:06
ای جانم عزیزمامیدوارم همیشه در کنار هم خوش باشین
مامان امیــــــــرعلی(پســـــرک شیطـــون)
5 بهمن 91 5:25
عزیز دلم پرنیا خیلی ناززززززززززززززززززززززززه ... خدابراتون خفظش کنه ...