پرنیا ..
9 روزگی پانیا گلی ..
خوشحالی پرنیا از برداشتن شکلات ..
پرنیا داره لباساش رو عوض میکنه که بره خونه مامان فاطمه ..
امروز صبح که رفتم خونه مامان فاطمه رفتم تو اتاق با این صحنه مواجه شدم که کلی براش ضعف کردم ..
پرنیا بستنی هندونه ای میخوره ..
و این هم نقاشی بستنی هندونه ای .. الهی من قربونت برم عزیزممممممم .. بعد از خوردن بستنیش زودی اومد نقاشیش رو هم کشید ..
جیگر عمه که راضی شد با من بره حمام .. چون دوست نداشت موهاش رو بشوریم دیگه اجازه نداد که موهاش رو خشک کنم مجبور شدیم روسری سرش کنیم .. بغل مامان فاطمه در حال دیدن کارتون .. خودم فدای اون چشمات ..
وقتی ستایش نقاشی ما رو کشید به پرنیا هم گفتم که تو هم نقاشی ما رو بکش ستایش هم کشیده و این نقاشی رو کشید و منم زدم رو یخچال و هر وقت که میبینم ضعفففف میکنم براش ..
عاششششششششششقتم ..
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی