آواآوا، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره
آنا آنا ، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

ღ دل نوشته ها ღ

پرنیا

1391/8/29 23:35
نویسنده : نرگس
1,885 بازدید
اشتراک گذاری

پرنیای عمه دیروز اومده بود خونه مامان فاطمه .. نرفته مهد کودک و گفته من میخوام برم خونه مامان فاطمه و پدرش هم آوردش اونجا منم رفتم ..اینجا براش لاک زدم داره فوت میکنه درحالی که چشم از تلویزیون و کارتون دیدن برنمیداره ..

اینجا هم میگفت دارم اسب درست میکنم که در نهایت بیشتر شبیه برج شد ..

قربون اون دستای خوشگلت برم عزیزمممممممممممم ..

مامان آتنا یادته گفتم پرنیای ما هم عین عکس نگین جون رو داره ایناها ..

این هم یه عکس از پارسال ببخشید  پیار سال که پرنیا با مامانش اومده بودن خونمون ..

این عکس رو هم با گوشیم گرفته بودم تو کویر  قشنگ بود گفتم بذارم ..

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

سمیرا
30 آبان 91 0:48
سلاممممممممممم خاله نرگسممممممم چرا دیگه پیشم نمیای ؟ دلم برات تنگ شده با من قهری ؟
مامان یکتا
30 آبان 91 9:28
اره دیگه پرنیای عزیز به عمه جانش رفته
مامان صدف
30 آبان 91 10:56
آدم یه عمه اینجوری داشته باشه، دیگه اصلا" خاله هم نداشت، نداشت
مام پارسا
30 آبان 91 16:26
جوووووووووونم...ناخن های خوشگلشو ببین...دست عمه جونیش درد نکنه
مامان اتنا
1 آذر 91 11:54
چه دخمله نازی من خنده هاشو خیلی دوست دارم.وای راست میگی شبیه عکسه دخملمه .خدا هر 2شونو حفظ کنه.
مامان متین
4 آذر 91 17:48
عزیزم، با اون لاکای خوشگلش
مریم مامان امیررضا
6 آذر 91 9:37
وای که چه شیرینه این خانوم خانوما مثل عمش عکسات خیلی قشنگ بود
گل آبی
7 آذر 91 9:15
انشالله زنده باشه