آواآوا، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره
آنا آنا ، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره

ღ دل نوشته ها ღ

دوشنبه 90.11.10 اولین آش رشته

امروز بعد کلاس رفتم سبزی آش و رشته خریدم و اومدم خونه دست به کار شدم تا برای اولین بار آش درست کنم انشاالله برای بعد از ظهر و عصرونه آمادست تا با هادی جونی نوش جان کنیم دلتون نخواد (میدونم که دلتون حتما میخواد ولی کاریش نمیشه کرد مگر اینکه خودتون دست به کار شید. ) بعد از ظهر با عکسش میام چون به یکی از دوستا قول دادم که عکسش رو بذارم.. از اونجایی که کشک نمیدوستم کشک نریختم.. ...
17 خرداد 1391

دلم تنگته .. 91.1.16

با حس عجیبی با حال غریبی / دلم تنگته پر از فکر رنگی یه جور قشنگی / دلم تنگته دلم تنگه تنگه برای یه لحظه کنار تو بودن منه دل شکسته با این فکر خسته / دلم تنگته با چشمای نمناک تر و ابری و پاک / دلم تنگته ببین که چه ساده بدون اراده / دلم تنگته  مثل این ترانه چقدر عاشقانه / دلم تنگته دلم تنگته تو نیستی که دنیا به سازم نرقصه به کامم نباشه چقدر منتظر شم که شاید از این عشق سراغی بگیری ! کی ؟ کدوم روز ؟ منو با تمام دلت میپذیری ؟ منه دل شکسته با این فکر خسته / دلم تنگته با چشمای نمناک تر و ابری و پاک / دلم تنگته ببین که چه ساده بدون اراده / دلم تنگته  مثل این ترانه چقدر عاشقانه / دلم ت...
17 خرداد 1391

جمعه 91.2.29

گاهی گمان نمیکنی ، ولی میشود گاهی نمیشود ، نمیشود که نمیشود گاهی هزار دعا بی اجابت است گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود گاهی گدای گدایی و بخت تو نیست گاهی تمام شهر گدای تو میشود ...
17 خرداد 1391

مروری بر آلبوم پرنیا گلی عمه .. به بهانه سومین سال تولدش ..

پرنیا 5 خرداد 1388 تو بیمارستان پیامبران به دنیا اومد با وزن 3 کیلو 250 گرم قدش فکر کنم 50 بود .. چقدر توپولی و لب گلی بود خداااااااا .. هزار تا بوسسسسسسس .. حتما به ادامه مطلب سری بزنید .. پدر داوودی که اولین لحظه ای که تو بیمارستان دیدمش قیافش یادم نمیره که خیلی راحت میشد خوشحالی رو تو چشماش دید .. زودی عکس پرنیارو نشون داد که وقتی از اتاق عمل آوردنش بیرون و نشونش دادن گرفته بود .. میگفت از صدای گریش گفته بوده که این صدای پرنیاست .. این عکس بالا پرنیا رفته بود خونه مادریش ( مامان مامان سولماز ) من و مامان فاطمه هم که دلمون تنگ شده بود رفتیم اونجا .. اینجا پرنیا 5 یا 6 روزشه .. این عکس پایین وقتیه که بعد یه مدت طولانی...
17 خرداد 1391

سرزمین ابر 91.3.1

آخجوننننننننننننننننننننننن بالاخره درست شد و تونستم این قالب سرزمین ابر و بذارم .. آخه خیلی وقت پیشا خرابکاری کرده بودم و نمیشد .. هوراااااااااااااااا .. آخه وقتی وبلاگمو درست کردم این اولین قالبم بود و دوسش دارم ..
17 خرداد 1391

ماهی کوچک خانه ما ..

امروز آخرین ماهی قرمزمون مرد .. جاش خیلی خالیه .. میشینم میبینم تنگش رو اپن نیست ناراحت میشم .. هادی جونی بعد عید گفت ببریم بندازیم تو حوض بزرگ پارک ولی من گفتم نه اونجا زودی میمیرن چون آبش تمیز نیست .. ...
17 خرداد 1391

*** روز مادر مبارک ***

روز مادر و روز زن رو به همه ی دوستای نی نی وبلاگی تبریک میگم و خیلی ممنون بابت تبریکهاتون ..   الهام جان مامان آینده که برام کامنت گذاشتی آدرس نداشتی که بیام پیشت .. ...
23 ارديبهشت 1391

..

عزیز دلمممممممممم پرنیای عسللللللللللللللللل قربونت برممممممممممممممم .. درخت تو حیاطمون که داره سبز میشه تو هوای ابری دیروز .. ...
12 فروردين 1391